وزیری به پادشاه (شاه عباس) می گوید: قوت مردم فقیر ماست است (غذایی که مردم بی نوا میخورند ماست است) و ماست بند ها نیز مرتب قیمت ماست را بالا می برند. حکمی بده که قیمت ماست ها زیاد نشود.
پادشاه نیز امر می کند که قیمت ماست نباید از فلان مقدار بیشتر شود.
روزی به پادشاه خبر می دهند که ماست بند های شهر دو نوع ماست می فروشند. ماست شاه عباسی که به قیمت اعلام شده فروش می رود و ماستی که به قیمت بالا فروش می رود.
ادامه ی داستان در ادامه مطلب ...
آغا محمدخان قاجار سرسلسله پادشاهان قجری است که زندگیاش با حوادث عجیب و جالبی گره خورده است، او که با بر انداختن سلسله زندیه به قدرت رسید، سرانجام در جریان لشگر کشی بیرون راندن سپاه روس ها از ایران کشته شد.عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من که یکی از منابع مهم در مطالعه دوران قاجاریه محسوب میشود، دلیل به قتل رسدن او را اینگونه شرح میدهد:« در ایام محاصره شوشا، مقداری خربزه برای شاه آورده بودند که تحویل آبدار خود نموده و امر داده بود که هر وعده مثلا نصف یک دانه از آنها را که یک ظرف میشود در سفره غذای او بگذارند. خربزهها زودتر از حسابی که شاه داشته است تمام میشود. شاه تاریخ روز آوردن خربزهها و اینکه چند دانه آن به مصرف رسیده و چند دانه آن باید باقی باشد دقیقا تعیین میکند و از آبدار باقیمانده را مطالبه مینماید. آبدار هم نجات را در حقیقتگویی میپندارد و اعتراف میکند که با دو نفر از پیشخدمتها آنها را خوردهاند. شاه برای همین جرم، امر به کشتن هر سه نفر میدهد. بعد از آن که به خاطر او میآورند که شب جمعه است، اعدام آنها را به صبح شنبه محول مینماید و چون محکومین به تجربه میدانستند که حکم شاه استینافپذیر نیست، شب شنبه سه نفری وارد اتاق خواب او شده کارش را میسازند و جواهرهای سلطنتی را برداشته فرار میکنند.»
تهیه شده توسط امیرحسین اعتماد به تشویق استاد فتحی معلم بزرگ تاریخ ایران و تاریخ معاصر؛ amirhossein.avablog.ir
می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست .
قبل از شروع جلسه ، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست ، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست ..
جلسه داشت شروع می شد و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خویش بنشیند ، اما پیرمرد اصلاً نگاهش هم نمی کرد .
جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید ، جای شما آن جاست .
کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد و بیخ پیدا میکرد که مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت : شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است ؟
نه جناب رییس ، خوب می دانیم جایمان کدام است ..اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود تا دوستان بدانند برجای دیگران نشستن یعنی چه ؟
او اضافه کرد که سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان ... سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت.
با همین ابتکار و حرکت ، عجیب بود که تا انتهای نشست ، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفته بود و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد .
29 اسفند روزملی شدن صنعت نفت ایران و یاد و خاطر دکتر مصدق گرامی باد. امیرحسین اعتماد؛ amirhossein.avablog.ir
برای دانلود گام به گام (حل المسائل) مفهومی زیست شناسی دوم دبیرستان (زیست1) اینجا کلیک کنید.
برای دانلود گام به گام (حل المسائل) مفهومی زیست شناسی سوم دبیرستان (زیست2) اینجا کلیک کنید.
منبع : وبلاگ استاد گرانقدر ؛آقای تقی پور
درود ، حرکت جدیدی که امسال از صداوسیما مشاهده شد این بود که یه برنامه برگزار کردند که مردم با استفاده از سیم کارت خود و به واسطه ی گوشی (با شماره گیری) رای بدهند و درمسابقه شرکت کنند ، اگرچه درهر زمینه 2میلیون نفر شرکت کردند که درکنار چشم گیر بودن درمقابل 70میلیون جمعیت ایران چیز زیادی نیست (البته بنظر من درسالهای آینده افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد) ولی برای نماینده های این مسابقه اهمیت زیادی داشت !
من از گذشته تاکنون هروقت رای می دادم و یا طرفدار کسی بودم چه برنده و چه بازنده همان طرف می ماندم و به قولی تا آخرین قطره خون پایبندش بودم ! الآن هم رای های خودمو با شماره ی مربوطه اعلام می کنم تا دوستان هم اگر خواستند شرکت کنند ؛خوبی اش اینه که هزینه نداره و درکنارش شانس برنده شدن یه مرسدس بنز رو هم دارید !
برنامه : 90
خواننده : سالار عقیلی
بازیگر زن : الناز حبیبی
بازیگر مرد : جواد عزتی
سریال : دردسرهای عظیم 2
ورزشکار : سعید معروف
با شماره گیری *780# با موبایل (ستاره هفتصد و هشتاد مربع) و سپس گزینه 1 (سه ستاره)
می تونید وارد بخش های مختلف بشید و رای خودتون رو وارد کنید. بدرود [ amirhossein.avablog.ir ]
داستانهای بسیار از خردمندی او گفتهاند. از داستانهای مشهور بزرگمهر پاسخی است به این پرسش در پیشگاه انوشیروان داده است:
که بزرگترین بدبختی چیست؟
فیلسوف یونانی گفت «پیری و کُودنی که با تنگدستی و نداری با هم باشد»، دانشمند هندی گفت «بیماریهای جسمی که با دردهای روحی فزون گردد»، بزرگمهر گفت که «آدمی ببیند که عمرش در حال به پایان رسیدن است و کار نیکی نکرده باشد، این بدترین بدبختی هاست.» این پاسخ در پیش خسرو بسیار پسندیده آمد و مقام و ارج بزرگمهر در برابر دانشمندان و فیلسوفهای خارجی نمایان شد.
انوشیروان ،بزرگمهرحکیم را گفت: ای حکیم بزرگ، ما را آگاه کن و خبر ده از امور دشوار و جواب بده به نیک ترین صورت تا معلوم شود و شک از دل برود .
حکیم بزرگمهر گفت: ای پادشاه بپرس از آنچه دشوار است. از خدای تعالی کمک میگیرم تا مرا توفیقی نیکودهد به جواب دادن که او بر همه چیز تواناست و نیرو ده جان و خرد است.
گفت: اندرین جهان چه خواهیم تا نعمت هر دو حهان خواسته باشیم؟ گفت: سه چیز، تندرستی ، ایمنی ، مال و نعمت.
گفت: در جوانی چه بهتر و در پیری چه بهتر؟ گفت: در جوانی دانش آموختن و در پیری ، بهکار بردن.
گفت: چه چیز است که به همه وقتی سزاوار است؟ گفت: به وظیفهی خود مشغول بودن و خویشتن شناختن.
گفت تدبیر با که کنیم؟ گفت: با آن کس که سه چیز در وی باشد؛ دین و دانش و دوستی.
گفت: بدین جهان که خردمندتر؟ گفت: آنکه به کارها پیش تر.
گفت: نیکی کردن بهتر است یا از بدی دور بودن؟ گفت از بدی دور بودن بهترین همهی نیکیهاست.
گفت: بهتر از زندگانی چیست؟ گفت: بهتر از زندگی، نیکنامیو بدتر از مرگ بیم است.
گفت: توانگری بهتر یا پارسایی؟گفت:پارسایی. پس گفت: پارسا بینم اندر بلا و توانگر اندر ناز و نعمت، آن بلا که گذرد نه بلاست و آن نعمت که بگذرد نه نعمت است.
گفت: از زندگیها که خوشتر؟ گفت: آن که در وی امید بود.
گفت: هیچ کس هست که او بدین جهان ایمن زید؟ گفت: آن کس که او را دو چیز گرد آید؛ یکی بی گناهیٌ،دیگر اندوه نخوردن بر آن چیزی که او را از آن چاره نیست.
گفت: تمام کارها به چند چیز اندر است؟ گفت: در دو چیز یکی اندیشهی پیش از کار، دیگر کوشش اندر کار.
گفت: چه چیزیست از چیزها که چشم بدان روشن شود؟ گفت: زن پارسا و فرزند نیک.
گفت: از مردمان که سزاوار تر به رحمت؟ گفت: کریمیکه بد گوهری بر او چیره شود.
گفت: کدام وقت در زندگی آدمیاز همه ضایع تر؟ گفت: وقتی که بتواند در حق انسانی لطف کند، حاجتی را براورد و از آن خودداری کند.
گفت: از جورها کدام بزرگتر؟ گفت: دروغ گفتن.
گفت: از مردمان کیست که پشیمانی او سخت تر است؟ گفت: آنکه کردار نیک در حق ناسپاس کند.
گفت: آغاز همهی نیکی ها چیست؟ گفت: دانایی.
گفت: از دوستان کدام دوست بهتر؟ گفت: آن که نیکدل تر .
گفت: از باد روان تر چیست؟ گفت: خبر بد.
گفت: از همه چیزها چه بیشتر؟ گفت: رحمت حق عزوجل.
گفت: کدام کار سودمندتر؟ گفت: نیکی که دیگران را از آن بهره بود.
گفت: از شهد خوشتر چیست؟ گفت: فرزند نیک و دوستی دوستان راست.
گفت بخشایش ایز بر که سزاوارتر؟ گفت: بر آنکه بر خلق خدای بخشنده تر.
گفت: مردم را خرد از چه افزاید؟ گفت: از آموختن علم وادب و هنر.
گفت: از کارها کدام زیانبارتر؟ گفت: رفتن از پی هوای نفس، کز آن بدنامیحاصل شود.
گفت: سزاوارتر از همهی مردم به ملامت کیست؟ گفت: آنکه آزموده را آزماید.
گفت: خرد مردمان از چه بود؟ گفت: خرد اندر آموختن است.
گفت: از مردمان کیست که خداوند از او خشنود است؟ گفت: آنکه به دادهی او قانع و شاکر است.
گفت: از مردم که را دشمن بیشتر؟ گفت: مردم بی خرد و ناساز و بد زبان را.
گفت: حلم در چیست؟ گفت: در خرسندی.
گفت: هنر اندر چیست؟ گفت: در کوشش و پشتکار فراوان .
گفت: چیست که از شمشیر بران تر است؟ گفت: حق گفتن.
گفت: خرسندی چیست؟ گفت: آن است که آن مقدار جوید که به اندازه نیاز وی بود.
گفت: از خرسندی چه سود؟ گفت: آسانی تن خویش.
گفت: فرومایه ترین مردم کدام است؟ گفت: آنکه نه ستایش داند و نه نکوهش.
گفت: کیست که صفت های انسانی او برتر بود؟ گفت: آنکه فروتن بود و بردبار و راستگوی
گفت: سزاوارتر کسی که باید از او گریختن کیست؟ گفت: شخص بیدادگر و یار فریبنده.
گفت: کدام چیز است که شایسته است انسان بدان شاد شود؟
گفت: برادر دوستدار و یار موافق.
گفت: مردم دانا را از نادان چگونه بشناسیم؟ گفت: به نیکی کردن.
گفت: چه باید گفتن؟ گفت: آنچه کسی را نگزد.
گفت: چه چیز باید اندیشیدن ؟ گفت: آنچه اگر آشکار شود، از ملامت یا سرزنش دیگران فارغ باشد.
گفت: کدام دوست استوارتر؟ گفت: آن که از سود و زیان از تو برنگردد.
گفت: تدبیر با که کنیم؟ گفت: با آنکه از او دانش و خرد خیزد.
گفت: از مردمان که توانگرتر؟ گفت: آن که قانع تر.
گفت: کدام فرزند است که باید به او بیشترین امید را داشت؟
گفت: آنکه فرهنگ بیشتر آموزد و از بدنامیبیشتر پرهیزد.
گفت: چرا نباید از آموختن عار داشت؟ گفت: از بهر آنکه هر چه بیاموزی سود تو بود.
گفت: پیران را آموختن سزد؟ گفت: اگر زیستن سزد، آموختن سزد.
گفت: از مردمان کیست نزد مردم محبوب تر؟ گفت: آنکه چرب زبان تر و مردم نوازتر است.
گفت: از خز نرم تر چیست؟ گفت: دوست در دل دوست از همه چیزها نرم تر.
گفت: چیست از شمشیر بران تر؟ گفت: حق گفتن.
گفت: مردم از چه چیز باید بیشتر دوری گزینند؟ گفت: از دوست نادان.
گفت: از مردمان که فاضل تر؟ گفت: آنکه در توانگری یاری مردم کند و در درویشی مدارا.
گفت: آز چیست و نیاز چیست؟ گفت: آز، نیاز است و نیاز و خواست بیچارگیست.
گفت: رادی چیست؟ گفت: بخشیدن مال و خواسته به کسانی که سزاوارند.
گفت: کس هست که او را به چیزی نیاز نباشد؟ گفت: هر که بدانچه دارد، قانع باشد او را به هیچ چیز حاجت نباشد.
گفت: زندگانی که خوشتر؟ گفت: آنکه آزادتر زید.
گفت: آسان زیستن چگونه بود؟ گفت: آنکه از زندگانی او بر کس بد نرسد.
گفت: دشمن کشته بهتر یا دوست گشته؟ گفت: دشمن را دوست کرده به، اگر دوست توان کردن.
گفت: کینه دل به چه توان نشاندن؟ گفت: بدان که مرد نگرد و بداند که او را آنچه بدی کند، سود ندارد.
گفت: پادشاهان را بیشتر چه به کار آید؟ گفت: دانایی و مردم دوستی.
گفت: چه چیز است از چیزها که هر کس بر او پادشاست؟ گفت: بر رای و گفتار و کردار خود هر کسی پادشاست.
گفت: بهترین چیزی که سزد آنرا فرو خوردن چیست؟ گفت: خشم خویش.
گفت: چرا هر چه آموزیم به آموختن حریص تر شویم؟ گفت: از بهر آنکه در آموختن همه سود بینیم.
گفت: چگونه است که دردمندان از پزشکان دارو خواهند اما نادانان دانش نجویند و نخواهند؟ گفت: از بهر آنکه از نادانی دل درد نکند، چنانچه از بیماری تن درد کند.
گفت: چه باید گفتن؟ گفت: آنچه دل کسی را نرنجاند.گفت: خرد را پیمان چیست؟ گفت: آن چیز که بدو تمام نرسیدم، پیمان از چه دانم؟
گفت: مردم را به کدام خرد بیشتر ستایش کنند؟ گفت: آن که جهان را بگذارد و از کینه و امر ناممکن پرهیز کند.
گفت: مردان را به چه باید ادب کردن؟ گفت: به حاجتی خواستن که توانایی روا کردن آن را ندارند.
درود ، چندروزی هست که به وبلاگ سر نزده ام ، امّا امروز می خوام بازی محبوب کانتر 1.6 رو معرفی کنم ، اگرچه این بازی دیگه خیلی قدیمی شده و نسخه های بهتر و زیباترش اومده به بازار ولی تو ایران به دلایل مختلف هنوز خیلی محبوبه و من تصمیم گرفتم تجارب خودم رو قبل از فراموشی اینجا قرار بدم چون چندسالی تجربه دراین بازی دارم و استفاده از آنها بی فایده نیست و نوشتنش هم بی فایده نخواهد بود.
این بازی به صورت آنلاین نیاز به نرم افزار ضد تقلب (Anti - Cheat) داره که باعث میشه شما نتونید تو بازی تقلب کنید ، اگرچه این نرم افزار بی نقص نیست اما وجودش خالی از لطف هم نیست
پس از نصب بازی ، درگذشته باید یک نسخه پچ هم نصب می کردید ، چون بازی کانتر برای حالت آنلاین کاملاً آماده نبود یک Patch برای آنلاین بازی کردن هم وجود داشت ، بنابراین اگه شما بازی رو از CD نصب کردید یا از اینترنت گرفتید (به شرطی که کانتر v7 باشه یعنی Counter strike v7) باید یک پچ هم نصب کنید ، ولی کانتر هایی که تنظیم شده اند برای بازی بهتر وجود دارند که پیشنهاد من به شما هستند و نیاز به پچ هم ندارند (روشون نصبه) که اسم این کانتر ها :
Counter Strike - Warzone
Counter Strike Pro (Long Horn)
که من دومی رو پیشنهاد میکنم و می تونید از اینترنت دانلود کنید ، برای دریافت ضدتقلب هم به لینک زیر برید :
http://www.sxe-injected.com/downloads_client-2
من که این پست رو می نویسم نسخه 15.6 و فیکس 4 از sXe اومده ، sXe اسم نرم افزار ضد تقلب هست ، البته این آموزش که نوشتم خیلی ابتدایی و برای شروع به بازی هست.
پس از نصب بازی به سایت Asia-game.ir یا Game5.sepanta.com برید و از بخش IP ها که در پایین صفحه هست به یک سرور وصل بشید
برای وصل شدن هم options رو بزنید از اونجا Favorites و بعد Add IP (یا Add Server)
برای پشرفت در بازی ، اولاً باید یک CFG خوب انتخاب کنید و بعد دیگه همیشه با همون بازی کنید ، و اینکه به تدریج پیشرفت کنید ؛ مراحل قوی شدن در بازی به شرح زیر است :
1- بازی رو در سرور های آنلاین پابلیک (Public) شروع می کنید و کم کم قوی تر میشید
2- به تدریج به مرحله ای میرسید که همواره نفر اول تیمتون در تعداد قتل ها هستید (frag one) ، یعنی وقتی دکمه Tab رو زدید و Score board اومد اولین نفر تیمتون باشید اونم به این شرط که تعداد قتل هاتون حداقل 10-20 تایی از مردن هاتون بیشتر باشه
دراین مرحله باید قشنگ زیر و بم کانتر و دکمه های مختلف بازی و باگ ها(Bugs) به ویژه برای مپ de_nuke رو بشناسید
3- بعد از این مرحله باید برید سرور های مَچ (Match) و اونجا با یه دنیای جدید تر و خیلی حرفه ای تر و سطح بالاتر از پابلیک مواجه میشید ، اینجا دیگه باید کم کم وارد بشید و بازی کنید تا بازی رو یاد بگیرید
4- در این زمان شما به یه فرد قوی تو کانتر و بخش Match تبدیل می شید که همیشه جزء frag های یک یا دو تیمتون هستید و بازیتون قوی شده
5- حالا وقت اون شده که وارد مسابقات کانتر بشید ، مسابقات کانتر به شکل Lan هست ، منظور اینکه شما میرید یه محیطی مثل گیم نت که چندین کامپیوتر قرار داره و اونجا روی سیستمی که نه چیت داره و نه CFG غیرعادی و درحالت سالم بازی می کنید ، اگه مراحل بالا رو درست طی کنید 100% تیمتون هم تیم قوی ای هستش و اگه برنده بشید می تونید پول خوبی به جیب بزنید
* نکته : کانتر رو نه به عنوان بخش مهمی از زندگی بلکه صرفا مواقع خستگی و برای تفریح بازی کنید.
موفق باشید ؛نوشته شده توسط امیرحسین اعتماد ؛Amirhossein.avablog.ir